- بین بین
- حد وسط دو چیز نه خوب و نه بد متوسط بینابین
معنی بین بین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
میانه رو مرز میانه معتدل میانه رو حد وسط بین بین
میانه، معتدل، حد وسط
زد و خورد شدید
کسی که همتش بزرگ است. بلند نظر، بلند همت
ژرف بین باریک بین آنکه درون چیزها را بیند ژرف بین
آنکه بلیتهای ورودی را بازدید کند
آنکه در مورد دیگران و بدی و خوبی آنان خود نیندیشد و هر چه از هر که راجع به آنان شنود عقیده خود قرار دهد، آنکه بگفته این و آن عمل کند
میکروسکوپ
کسیکه به آینده فکر کند
بینندۀ غیب، آنکه غیب را ببیند
بینندۀ باغ، آنکه به تماشای باغ برود، برای مثال باغ بین را چه غم که شاخ شکست / باغبان راست غصه ای گر هست (اوحدی - ۵۴۳)
کسی که به آینده فکر کند، عاقبت اندیش، کسی که پیشامدها و حوادث را پیش از وقوع حدس بزند
آنکه به باطن کسی یا چیزی نظر کند و به ظاهر اکتفا نکند
کسی که عیب ها و بدی های دیگران را می بیند و آشکار می سازد
نکته سنج و بدانیش
اختری (فالگیر) نهان بین نهان گشای بیننده غیب عالم مغیبات
نا آشکار
با احتیاط، دوراندیش
Ineloquent, Unexpressive, Unstated
Clairvoyant
невнятный , бессловесный , неуказанный
экстрасенс
uneloquent, ausdruckslos, nicht angegeben
Hellseher
ясновидящий
невиразний , без виразу , не зазначений
niewyrazisty, bez wyrazu, niewskazany
jasnowidz
不流利的 , 无表情的 , 未声明的
ineloquente, inexplicável, não declarado